بی شک اقدامات جدایی طلبانه در بین طرفداران تراکتورسازی نه قابل انکار است و نه قابل دفاع اما تضعیف و تخریب پرشورها به نفع فوتبال ایران نیست.

فیلم شعارهای هواداران تراکتورسازی این روزها در فضای مجازی پر شده و دست به دست در حال گردش است. فیلمی که به نظر می‌رسد  مربوط به چند سال پیش است اما آن را مربوط به هفته گذشته لیگ برتر و بازی تراکتور قلمداد کرده‌اند. این فیلم حواشی زیادی به همراه داشت تا آن‌جا که خیلی‌ها نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند. اما سایت نامه نیوز، در یادداشتی جالب با اشاره به این اتفاقات، این موضوع را گوشزد کرده که نباید همه هواداران تراکتور را محکوم کرد و با این کار تنها شور و اشتیاق از آن‌ها گرفته می‌شود. با هم این یادداشت را می‌خوانیم:

این روزها شبکه های اجتماعی پر است از عکس و کلیپ هایی برای تخریب طرفداران تراکتورسازی تبریز؛ تیمی که در سال های اخیر همیشه یکی ازمدعیان قهرمانی بوده و در فصل جاری نیز یکی از دو مدعی اصلی قهرمانی محسوب می شود اما بعد از بازی اخیر این تیم برابر استقلال حواشی زیادی دامن گیر این تیم و طرفدارانش  شده است.

صحبت از وطن فروشی است، از اهتزاز پرچم کشوری دیگر و توهین به ایران و ایرانی. قصد پاک کردن صورت مسئله را هم نداریم چراکه متاسفانه گروهی منتسب به طرفداران این تیم پرهوادار اقداماتی شرم آور انجام داده و می دهند که صد البته برای خیلی از طرفداران اصیل و میهن پرست تراکتورسازی هم قابل تایید نیست.

اینکه آیا این تصاویر و اقدامات هم مربوط به همین بازی است یا به دیدارهای قبلی برمی گردد هم موضوع بحث نیست چراکه تاثیری هم ندارد و به هرحال این اتفاق شوم، رخ داده است و اگر کنترل نشود باز هم تکرار خواهد شد و جای دفاع هم ندارد.

حملات به تراکتورسازی ایران و هوادارانش به بهانه اینگونه اقدامات اما توجیه منطقی ندارد. گناه گروهی (که تعدادشان هم متاسفانه کم نیست) را چرا باید به پای یک تیم و تمام هوادارانش نوشت؟ بماند که هنگام بازی های برخی تیم های دیگر در مناطقی خاص نیز گاها شعارهای جدایی طلبانه شنیده می شود اما حساسیت ها در شمال غرب بیشتر است.

صحبت از وطن فروشی است، اما گاهی یادمان می رود که این اقدام زننده اشکال مختلفی دارد و تنها به سردادن شعار و در دست گرفتنن پرچم کشوری دیگر در ورزشگاه های داخلی منتهی نمی شود. چه بسیار ورزشکارانی که در رقابت برای ملی پوش شدن کم می آورند و راه چاره را در پوشیدن پیراهن تیم ملی کشوری دیگر می دانند و با افتخار هم با پرچم کشوری غیر از کشور خود دور افتخار می زنند.

جالب اینکه اکثر این گونه افراد حامیان زیادی هم در داخل دارند و معتقدند برای دیده شدن و هرز نرفتن استعدادشان مجبور شده اند که برای کشوری دیگر رقابت کنند. از نظر آنها ورزشکار باید حتما ملی پوش باشد و فرقی ندارد که ملی پوش کدام کشور! خیلی های شان نیز تاکید دارند که هرگز به خاطر مسائل مالی دست به چنین کاری نمی زنند اما چه کسی است که باورشان کند. سوال اینجاست که با این گونه از وطن فروشان هم برخوردی مانند حمله به تراکتورسازی و طرفدارانش می شود؟

سالهاست که با معضلی تاسف انگیز در ورزش کشور و از سوی مسئولانی مواجهیم که منافع شان را در خطر می بینند و اطلاعاتی را به مجامع بین المللی منتقل می کنند که ماحصلش فشار به ورزش کشور است و آن زمان است که اخبار مربوط به تهدید ایران به تعلیق از سوی رسانه های داخلی و خارجی منتشر می شود. باز هم سوال تکراری؛ به این گونه وطن فروشان که در خفا به کشور خیانت می کنند هم مانند تراکتورسازی و طرفدارانش حمله می شود؟

به فلان ورزشکاری که به خاطر پول علنا می گوید که با نام ایران در رقابت برون مرزی مسابقه نمی دهد چه باید گفت؟ به بهمان فوتبالیستی که خونش از خیل جوانان این مرز و بوم رنگین تر است و با استفاده از اسناد جعلی خدمت سربازی را دور می زند و زمانی هم که تخلفش محرز می شود به راحتی کشور را ترک می کند و حاضر به بازگشت و انجام خدمت سربازی( آن هم به صورت بازی کردن برای یک تیم فوتبال نظامی) نیست و اخبار بازی و زندگی اش در کشوری عربی با آب و تاب در رسانه های داخلی بازتاب دارد چه لفظی می توان نسبت داد؟

وطن فروشی همه جا بد است، به هر شکل و با هر روشی بد است. با این حال همانطور که رقابت برای کشوری دیگر، دلیلی برای وطن فروش نامیدن همه ورزشکاران نیست، همانطور که ارائه اطلاعات داخلی به بیگانگان برای تضعیف ورزش کشور را نمی توان به پای تمام مدیران ورزش نوشت به همان میزان هم باید مراقب بود که پرطرفدارترین تیم شهرستانی به سادگی و به خاطر اقدامات هدفمند گروهی خاص، مورد اتهام قرار نگیرد.

بی شک اقدامات جدایی طلبانه در بین طرفداران این تیم نه قابل انکار است و نه قابل دفاع اما تضعیف و تخریب پرشورها به نفع فوتبال ایران نیست. کاش شور را از آنها نگیریم.